هنرنشان
  • صفحه نخست
  • سینما
  • تئاتر
  • فرهنگ و ادبیات
  • هنرهای تجسمی
  • موسیقی
  • میراث فرهنگی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه نخست
  • سینما
  • تئاتر
  • فرهنگ و ادبیات
  • هنرهای تجسمی
  • موسیقی
  • میراث فرهنگی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
هنرنشان
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

نقد و بررسی فیلم «ساعت ۶ صبح»

آروین درفش رزم توسط آروین درفش رزم
1403/06/28
در سینما
نقد و بررسی فیلم «ساعت ۶ صبح»

نقد و بررسی فیلم «ساعت ۶ صبح»

نقد و بررسی فیلم «ساعت ۶ صبح» دومین فیلم بلند مهران مدیری، «ساعت ۶ صبح»، ترکیبی غیرمعمول است که از ابهام در داستان رنج می‌برد. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی مدیری و تهیه‌کنندگی علی اوجی، پس از حضور نیافتن در جشنواره‌ی فجر سال گذشته، اکنون به روی پرده‌ی سینماها رفته است.

به گزارش هنرنشان، فیلم «ساعت ۶ صبح»، دومین تجربه سینمایی مهران مدیری در مقام کارگردان پس از «ساعت ۵ عصر» است. مدیری که سال‌ها با تولیدات تلویزیونی خود، از سریال‌های کمدی گرفته تا برنامه‌های گفت‌وگو محور، به یکی از محبوب‌ترین و شناخته‌شده‌ترین چهره‌های صنعت سرگرمی ایران تبدیل شده بود، این بار با اثری در ژانر درام پلیسی به پرده نقره‌ای بازگشت. این فیلم، که نامش یادآور تجربه قبلی مدیری در سینماست، از همان ابتدا با حواشی و انتظارات خاصی همراه بود. داستان فیلم حول محور دختری به نام سارا (با بازی سمیرا حسن‌پور) می‌چرخد که قرار است ساعت ۶ صبح برای ادامه تحصیل به کانادا مهاجرت کند. شب قبل از پرواز، او به مهمانی خداحافظی دوستانش می‌رود، اما ورود ناگهانی پلیس، او و دوستانش را درگیر چالش‌هایی غیرمنتظره می‌کند که مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد.  

«ساعت ۶ صبح» با وجود نام مدیری، در جشنواره فیلم فجر پذیرفته نشد و سرانجام در مرداد ماه ۱۴۰۳ اکران عمومی شد. اما این اکران، به جای استقبال گسترده، با موجی از انتقادات شدید از سوی منتقدان و مخاطبان همراه بود. بسیاری از همان ابتدا این اثر را «پس‌رفتی در همه زمینه‌ها» برای مدیری ارزیابی کردند و برخی حتی آن اثری نامیدکننده خواندند. این واکنش‌ها نشان‌دهنده یک شکاف عمیق میان انتظاراتی است که از نام مهران مدیری در سینما وجود داشت و واقعیت کیفی اثری که او ارائه داد. محبوبیت بی‌چون و چرای مدیری در تلویزیون، به نظر می‌رسد که در مدیوم سینما به یک چالش تبدیل شده است. نام فیلم که مشابه «ساعت ۵ عصر» است، ناخواسته انتظاراتی از یک «تجربه سینمایی مدیری» ایجاد می‌کند که در نهایت با شکست مواجه می‌شود. این وضعیت نشان می‌دهد که انتقال موفقیت از یک رسانه (تلویزیون و کمدی) به رسانه‌ای دیگر (سینما و درام) نیازمند درک عمیق‌تری از قواعد و انتظارات آن رسانه است؛ امری که مدیری در این مورد خاص به آن دست نیافته است. این روند می‌تواند به این معنا باشد که «برند مهران مدیری» در سینما، برخلاف تلویزیون، دیگر تضمین‌کننده کیفیت و موفقیت نیست و حتی ممکن است به دلیل انتظارات نادرست، به ضد خود تبدیل شود.  

 

 روایت: داستانی در مرز باورپذیری و ابهام

روایت «ساعت ۶ صبح» به سه بخش اصلی تقسیم می‌شود: پیش از مهمانی، مهمانی، و پس از مهمانی. این ساختار، که تلاش می‌کند مضامینی چون مهاجرت، فقر، عشق‌های نافرجام و مشکلات اجتماعی را پوشش دهد، هم به عنوان نقطه قوت و هم نقطه ضعف فیلم قلمداد شده است. شروع فیلم با مهمانی خداحافظی سارا، با بهره‌گیری از جذابیت صحنه‌های مهمانی‌های خودمانی در سینمای ایران، نسبتاً جذاب به نظر می‌رسد و یک چهارم ابتدایی فیلم در خانه فریبا، دوست سارا، با فضایی پر از شخصیت، آغازگر خوبی برای داستان است. در این بخش، شخصیت‌هایی مانند «نیما» که گذشته‌ای عاشقانه با سارا داشته، معرفی می‌شوند، اما حضورشان کوتاه و کمرنگ است و با اتمام مهمانی، نقش آن‌ها نیز به پایان می‌رسد.  

با این حال، بزرگترین انتقاد به روایت فیلم، عدم منطق و باورپذیری اتفاقات کلیدی آن است. ورود پلیس به مهمانی و دستگیری افراد، رویدادی است که بیشتر یادآور دهه‌های ۶۰ و ۷۰ شمسی است و در بستر جامعه امروز ایران، غیرمنطقی و دور از واقعیت به نظر می‌رسد. بسیاری از کاربران و منتقدان این بخش را «بی‌منطق‌ترین» و «مسخره‌ترین» قسمت فیلم دانسته‌اند و سوالاتی چون «پلیس بدون حکم وارد منزل شد؟» یا «چرا پلیس اینقدر بی‌منطق بود؟» مطرح کرده‌اند. پلمپ خانه بدون دستور قضایی و حضور سریع کلیدساز سیار در آن وقت شب نیز از دیگر نقاط ضعف باورپذیری است که به ابهامات داستان می‌افزاید. این انتقادات نشان‌دهنده یک شکاف عمیق‌تر میان درک کارگردان از واقعیت‌های اجتماعی روز و بازنمایی آن در اثر سینمایی‌اش است. اگر مدیری قصد کمدی زیرپوستی نداشته باشد، این عدم تطابق با واقعیت، به اعتبار فیلم به عنوان اثری اجتماعی لطمه می‌زند و مخاطب را از همذات‌پنداری دور می‌کند. این وضعیت می‌تواند به این معنی باشد که مدیری، به دلیل سال‌ها فعالیت در فضایی خاص یا فاصله گرفتن از نبض جامعه، نتوانسته تحولات اجتماعی و تغییر واکنش‌های مردم را درک کند و در نتیجه، اثری خلق کرده که برای مخاطب امروزی باورپذیر نیست. این «فاصله از جامعه» یکی از مضامین اصلی در انتقادات مطرح شده علیه فیلم است.  
 
علاوه بر این، فیلم با تعداد زیادی شخصیت و خرده‌داستان بدون پرداخت کافی مواجه است که معرفی می‌شوند و سپس بدون هیچ نقش مهمی در پیشبرد داستان، کنار گذاشته می‌شوند. شخصیت‌پردازی شتاب‌زده، به ویژه در مورد سارا و برادرش سیاوش، مانع از همذات‌پنداری مخاطب با کاراکترها می‌شود. سارا که دختری تحصیل‌کرده و فلسفه‌خوانده معرفی می‌شود، کنش‌ها و واکنش‌هایی از خود نشان نمی‌دهد که این فرهیختگی را منعکس کند. کاراکتر سیاوش نیز با توجه به پیشینه خانوادگی‌اش، باورپذیری کمی دارد و حضور ناگهانی او در بخش پایانی فیلم برای گروگان‌گیری، بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای، از منطق روایی تهی است.  
 
در میان این انتقادات، دیدگاه‌های متفاوتی نیز مطرح شده است. برخی از منتقدان، صحنه‌های اغراق‌آمیز و غیرواقعی را نه ضعف، بلکه تلاشی از سوی مدیری برای «سخره گرفتن ژانر پلیسی اجتماعی سینمای ایران در غالب یک کمدی زیرپوستی» یا «مسخره کردن المان‌های فیلم‌های پلیسی» (مانند مهمانی، پلیس، اسلحه، حجاب اجباری) دانسته‌اند. نظریه‌ای بحث‌برانگیزتر نیز مطرح شده که داستان اصلی فیلم در مورد «انهدام پرواز ایران-اوکراین» بوده و به دلیل سانسور و فضای بسته، مدیری نتوانسته موضوع را به مخاطب بفهماند و پایان فیلم به همین دلیل «بد» و «بی‌معنی» شده است. این نظریه، پایان فیلم را که در آن مدیری خود ظاهر می‌شود و جمع‌بندی نهایی را انجام می‌دهد، به دلیل تغییرات احتمالی برای کسب مجوز اکران، ضعیف می‌داند. این تضاد در تفسیرها، به جای اینکه نشان‌دهنده پیچیدگی اثر باشد، بیشتر بازتاب‌دهنده ابهام و عدم وضوح در روایت و کارگردانی است. هنگامی که یک اثر هنری تا این حد به تفسیرهای متناقض و حتی کاملاً متضاد (از «مزخرف محض» تا «کنایه سیاسی عمیق») منجر می‌شود، این خود نشانه‌ای از عدم موفقیت در انتقال پیام و ساختاردهی منسجم است. این وضعیت، مخاطب را سردرگم می‌کند و به جای ایجاد یک تجربه مشترک، به پراکندگی و نارضایتی منجر می‌شود. این می‌تواند دلالت بر این داشته باشد که مدیری یا در انتقال پیام اصلی خود ناموفق بوده، یا اینکه فیلم به قدری ضعیف است که مخاطبان برای توجیه تماشای آن، به دنبال لایه‌های پنهان و سیاسی می‌گردند که شاید هرگز وجود نداشته‌اند.  
 

بازیگری: تلاش‌هایی در بستر فیلمنامه‌ای متزلزل

در بخش بازیگری، «ساعت ۶ صبح» با وجود ضعف‌های ساختاری، تلاش‌هایی از سوی بازیگران اصلی را به نمایش می‌گذارد. انتخاب سمیرا حسن‌پور برای نقش سارا، شخصیت اصلی، مناسب ارزیابی شده است. او با سابقه همکاری با بهرام بیضایی، توانایی بازیگری خود را نشان داده و توانسته تا حدی پیچیدگی‌های شخصیت سارا را، با وجود ضعف فیلمنامه در پرداخت کامل آن، به بیننده منتقل کند. مهرداد صدیقیان نیز در نقش سیاوش، برادر سارا، بازی خوب و قابل قبولی ارائه می‌دهد. با این حال، برخی منتقدان به حرکات اضافه سمیرا حسن‌پور در برخی صحنه‌ها و باورپذیری کم کاراکتر سیاوش با توجه به پیشینه‌اش در فیلمنامه اشاره کرده‌اند.  

حضور مهران مدیری در نقش نیروی انتظامی، یکی از نقاط بحث‌برانگیز فیلم است. بازی او در این نقش، ضعیف‌تر از دو کاراکتر اصلی ارزیابی شده است، هرچند او پیش از این در نقش‌های جدی مانند «ما همه با هم هستیم» و «درخت گردو» توانمندی خود را نشان داده بود. حضور مدیری در پایان فیلم و جمع‌بندی نهایی، برای برخی مخاطبان «چرت‌تر» و «بیخودی» توصیف شده است. حتی برخی از خندیدن تماشاگران در سینما هنگام ورود مدیری به داستان خبر داده‌اند که این واکنش می‌تواند نشانه‌ای از فاصله او از جامعه و عدم جدی گرفته شدن نقش جدی‌اش باشد. این وضعیت نشان‌دهنده یک رابطه علّی است: حتی بازیگران توانمند نیز نمی‌توانند ضعف‌های بنیادین یک فیلمنامه را جبران کنند. وقتی کاراکترها به درستی پرداخت نشده‌اند و کنش‌هایشان منطق درونی ندارد، بازیگران برای ارائه یک اجرای باورپذیر با چالش جدی مواجه می‌شوند. این امر به ویژه در مورد مدیری در نقش پلیس که با واکنش‌های منفی و حتی خنده مخاطبان مواجه شده، مشهود است؛ چرا که نقش او به دلیل ضعف‌های روایی، از جدیت و باورپذیری لازم برخوردار نیست. این نشان می‌دهد که در یک اثر سینمایی، کیفیت بازیگری تا حد زیادی به کیفیت فیلمنامه و کارگردانی وابسته است و بدون یک بستر قوی، حتی بهترین بازی‌ها نیز به هدر می‌روند.  

شخصیت‌های فرعی نیز در این فیلم فرصت چندانی برای درخشش نمی‌یابند. مونا فرجاد در نقش فریبا، دوست سارا، نقش نسبتاً کوتاهی دارد اما توانسته کاراکتر دوستی مهربان را به خوبی معرفی کند. با این حال، سایر شخصیت‌ها به دلیل خروج سریعشان از فیلم (به خاطر دستگیری)، فرصت عرض اندام و پرداخت کافی ندارند و این موضوع به ضعف کلی بازیگری در فیلم دامن می‌زند. در مجموع، به نظر می‌رسد بازیگران اصلی با وجود توانایی‌هایشان، زیر بار فیلمنامه‌ای متزلزل و کارگردانی آشفته، نتوانسته‌اند به طور کامل بدرخشند و عمق لازم را به نقش‌هایشان ببخشند.  
 

کارگردانی: آزمونی دشوار در ژانری ناآشنا

مهران مدیری در دومین تجربه سینمایی خود، پس از «ساعت ۵ عصر» که آن نیز با انتقادات فراوان روبرو بود، تلاش کرده تا از ژانر کمدی که در آن استاد است، به ژانر درام پلیسی تغییر مسیر دهد. این تغییر ژانر برای یک کارگردان، ریسکی بزرگ و به منزله «خودکشی حرفه‌ای» تلقی می‌شود. اگرچه برخی معتقدند مدیری در این تغییر ژانر «چندان هم بد عمل نکرده است»، اما این نظر در اقلیت است و عمده تحلیل‌ها به ضعف‌های کارگردانی او در این اثر اشاره دارند.  

کارگردانی فیلم «آنقدر آشفته است که به سختی می‌توان آن را یک فیلم سینمایی نامید». صحنه‌های مهمانی با تعداد زیادی مهمان بی‌هدف و شلوغی بی‌دلیل، نمونه‌ای از این آشفتگی است. تصمیم کارگردان برای اجرای کامل سه قطعه موسیقی در صحنه مهمانی، «زمان مفید» موقعیت مهمانی را به شدت کاهش داده و نشان‌دهنده اولویت‌بندی نادرست عناصر فیلم است. این انتخاب، به جای پیشبرد داستان، به هدر رفتن زمان و کاهش ریتم فیلم منجر شده است. برخی منتقدان تا آنجا پیش رفته‌اند که می‌گویند «بعید است کسی حتی در میان دانشجویان سینما بتواند اثری به این بدی بسازد و آن را به سینما عرضه کند.» این نقد، اشاره به ضعف‌های بنیادین در اصول کارگردانی دارد و نشان می‌دهد که فیلم از حداقل استانداردهای یک اثر سینمایی حرفه‌ای فاصله زیادی دارد.  

کارگردانی مدیری در این فیلم، به دلیل بی‌منطقی‌های روایی و عدم تطابق با واقعیت‌های روز جامعه، مورد انتقاد قرار گرفته است. این امر نشان می‌دهد که کارگردان «سر در هوا دارد» و «در این جامعه زندگی نمی‌کند». این وضعیت، به ویژه برای هنرمندی که در آثار تلویزیونی خود همواره به مسائل اجتماعی و روزمره مردم می‌پرداخت، جای تعجب دارد. برخی منتقدان، ساخت این فیلم را نتیجه اولویت دادن به «پول‌سازی» بر «اصالت هنری» دانسته‌اند که به ضرر فیلم و جامعه تمام شده است.  

ریسک تغییر ژانر در مورد مدیری، به دلیل عدم تسلط کافی بر قواعد ژانر جدید و همچنین عدم تطابق با انتظارات مخاطبان از «برند مدیری»، به یک شکست بزرگ منجر شده است. موفقیت در یک ژانر خاص، لزوماً به معنای توانایی در ژانرهای دیگر نیست. این فیلم نشان می‌دهد که مدیری در سینما، به ویژه در ژانر درام، هنوز راه درازی در پیش دارد و تجربه‌های قبلی‌اش («ساعت ۵ عصر» که حتی از این هم بهتر ارزیابی شده) نیز این نکته را تایید می‌کنند. این امر می‌تواند به عنوان یک هشدار برای هنرمندانی باشد که به دلیل محبوبیت در یک حوزه، بدون آمادگی کافی وارد عرصه‌های جدید می‌شوند.

این وضعیت، همچنین نشان‌دهنده یک چالش عمیق در سینمای ایران است، جایی که نام و «برند» یک هنرمند گاهی اوقات می‌تواند بر کیفیت واقعی اثر سایه افکند. «ساعت ۶ صبح» مثالی بارز از این پدیده است؛ با وجود نام مدیری، فیلم از حداقل استانداردهای سینمایی برخوردار نیست. این امر سوالاتی را درباره انگیزه ساخت چنین آثاری (آیا صرفاً تجاری است؟) و مسئولیت هنرمندان در قبال مخاطبانشان مطرح می‌کند. این تضاد میان «برند شخصی» و «کیفیت هنری» می‌تواند به مرور زمان به اعتبار هنرمند آسیب جدی وارد کند و اعتماد مخاطب را از بین ببرد.

 

بازتاب‌ها و نظرات عمومی: طوفانی از انتقادات و چند صدای متفاوت

«ساعت ۶ صبح» با اجماع تقریباً کامل منتقدان بر ضعف‌های بنیادین آن مواجه شده است. اکثر منتقدان این اثر را «بسیار ضعیف»، «مزخرف‌ترین فیلمی که به عمرم دیدم» و «بی‌محتوا» توصیف کرده‌اند. میثم کریمی، منتقد مووی‌مگ، به صراحت به فیلم نمره «بی‌ارزش» داده است. حتی برخی این فیلم را در مقایسه با «ساعت ۵ عصر» (که آن نیز ضعیف بود) «روند عجیب‌تری» دانسته‌اند و «ساعت ۵ عصر» را در مقابل آن «یک شاهکار هنری» به حساب آورده‌اند.  

فضای نظرات کاربران و مخاطبان در وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی نیز مملو از ناامیدی و نارضایتی شدید است. عباراتی چون «حیف اینترنت»، «شکنجه‌آورترین فیلمی که دیدم»، «توهین مستقیم به تماشاگر»، «بی‌محتوا و بی‌سر و ته» و «فاجعه‌ای دردناک از سینمای ایران» به وفور دیده می‌شود. برخی کاربران حتی گزارش داده‌اند که مردم در حین اکران فیلم، سالن سینما را ترک کرده‌اند. بسیاری از مخاطبان معتقدند مدیری «همان مجری باشد بهتر است» و «اعتبار چند ساله‌اش را نابود می‌کند». این فیلم هزاران سوال بی‌منطق در ذهن مخاطبان شکل داده که فیلم به آن‌ها پاسخ نمی‌دهد.  

در کنار این اجماع منفی، تفسیرهای خاص و بحث‌برانگیزی نیز مطرح شده است. همانطور که پیش‌تر ذکر شد، برخی این بی‌منطقی‌ها را عمدی و در راستای «کمدی زیرپوستی» یا «سخره گرفتن» ژانر پلیسی اجتماعی می‌دانند. عده‌ای دیگر، فیلم را حاوی پیامی عمیق‌تر در مورد «زورگویی‌ها و قوانین بی‌منطق حکومت» و «بازی با زندگی و سرنوشت جوانان» می‌دانند. نظریه مربوط به انهدام پرواز ایران-اوکراین و عدم توانایی مدیری در بیان کامل آن به دلیل سانسور، نیز در میان نظرات کاربران دیده می‌شود. در مقابل، برخی کاربران به شدت از فیلم به دلیل «تصویر زشت و وقیحی که از کشورمان تو جهان پخش می‌کنید» و «عقده و کینه و نفرت‌پراکنی» انتقاد کرده‌اند و معتقدند هنرمندان ایرانی نباید با پول کشور رشد کنند و سپس «به نظام لگد بزنند».  

این قطبی‌شدن شدید واکنش‌ها، به جای اینکه نشان‌دهنده اثری پیچیده و چندلایه باشد، بیشتر به این معناست که فیلم یا به قدری ضعیف است که مخاطبان به دنبال توجیهی برای آن می‌گردند، یا اینکه پیام اصلی آن (اگر وجود داشته باشد) به قدری مبهم و نامشخص است که هر کس آن را به سلیقه خود تفسیر می‌کند. این وضعیت به اعتبار کلی فیلم و حتی کارگردان لطمه می‌زند، زیرا نشان می‌دهد که اثر نتوانسته یک تجربه مشترک و یکپارچه برای مخاطبانش ایجاد کند. این می‌تواند به عنوان یک مطالعه موردی در مورد «شکست ارتباطی» یک اثر هنری با مخاطب، حتی در حضور یک چهره محبوب، مورد بررسی قرار گیرد.

 

درس‌هایی از یک تجربه ناموفق

فیلم «ساعت ۶ صبح» به کارگردانی مهران مدیری، با وجود تلاش برای ورود به ژانری متفاوت و بهره‌گیری از نام یک چهره محبوب، نتوانسته انتظارات را برآورده کند. ضعف‌های اساسی در روایت، از جمله عدم منطق و باورپذیری در اتفاقات کلیدی و شخصیت‌پردازی شتاب‌زده، به همراه آشفتگی در کارگردانی و عدم تسلط بر قواعد ژانر درام، به اثری منجر شده که از سوی غالب منتقدان و مخاطبان به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.  

این فیلم نه تنها پیشرفتی برای مدیری در عرصه سینما محسوب نمی‌شود، بلکه بسیاری آن را پس‌رفتی قابل توجه در کارنامه هنری او می‌دانند. این تجربه نشان می‌دهد که محبوبیت تلویزیونی لزوماً به موفقیت سینمایی منجر نمی‌شود و مدیری برای تثبیت جایگاه خود در سینما، نیازمند بازنگری جدی در رویکرد و انتخاب‌های خود است. مسیر نامشخص مدیری در سینما، سوالی اساسی را در مورد میراث هنری او مطرح می‌کند. آیا او به عنوان یک کمدین و برنامه‌ساز تلویزیونی بزرگ به یاد آورده خواهد شد، یا تلاش‌های ناموفقش در سینما، سایه‌ای بر کارنامه کلی او خواهد افکند؟ این فیلم نشان می‌دهد که مدیری در حال حاضر در یک برزخ هنری در سینما قرار دارد و انتخاب‌های آینده او، می‌تواند مسیر حرفه‌ای‌اش را به سمت تثبیت یا افول بیشتر سوق دهد. این یک درس مهم برای هنرمندان باسابقه است که چگونه مدیریت «برند» و «محبوبیت» می‌تواند در یک مدیوم موفق باشد، اما در دیگری به چالش کشیده شود و حتی به ضرر کلیت کارنامه تمام شود.  برای آینده، پیشنهاداتی برای مهران مدیری در عرصه سینما مطرح می‌شود:
  • لزوم بازگشت به اصول اولیه فیلمسازی و توجه عمیق‌تر به فیلمنامه و منطق روایی، به جای تکیه بر نام و حواشی.
  • در صورت تمایل به تغییر ژانر، همکاری با فیلمنامه‌نویسان و مشاوران متخصص در آن ژانر برای درک عمیق‌تر قواعد و ظرایف آن.
  • تجدید نظر در فاصله گرفتن از واقعیت‌های روز جامعه و تلاش برای خلق آثاری که با مخاطب امروز ارتباط برقرار کنند و دغدغه‌های واقعی او را بازتاب دهند.
  • پرهیز از ساخت آثار صرفاً تجاری که به اعتبار هنری او لطمه می‌زنند و تمرکز بر کیفیت هنری.
  • شاید بازگشت به ژانر کمدی که در آن تبحر دارد، یا حداقل، انتخاب پروژه‌هایی با تیم حرفه‌ای‌تر و بودجه مناسب‌تر که اجازه پرداخت کافی به عناصر سینمایی را بدهند.
آروین درفش رزم

آروین درفش رزم

مرتبط نوشته ها

حواشی سریال سووشون
سینما

حواشی سریال سووشون

11 خرداد 1404
آرش اسحاقی رئیس جشن مستقل سینمای مستند شد
سینما

آرش اسحاقی رئیس جشن مستقل سینمای مستند شد

10 خرداد 1404
مستند «فرامرز پیلارام و جنبش سقاخانه»
سینما

اکران مستند «فرامرز پیلارام و جنبش سقاخانه» در خانه هنرمندان ایران

8 خرداد 1404
نوشته‌ی بعدی
کارنامه یک عمر فعالیت هنری امین تارخ

کارنامه یک عمر فعالیت هنری امین تارخ

کتاب «ریتم در موسیقی» به چاپ چهل و هفتم رسید

کتاب «ریتم در موسیقی» به چاپ چهل و هفتم رسید

مهلت ثبت نام بیمه تکمیلی اصحاب فرهنگ و هنر تمدید شد

مهلت ثبت نام بیمه تکمیلی اصحاب فرهنگ و هنر تمدید شد

دیدگاه‌ها 4

  1. جواد تمدنی می‌گوید:
    قبل 9 ماه

    نقد منصفانه و منطقی بود . آقای مدیری در پلتفرم سریال موفق تر بوده و فیلم ساز با کیفیتی متاستفانه نیست

    پاسخ
  2. kavoosifar می‌گوید:
    قبل 8 ماه

    احتمالا آقای مدیری اینم کمدی تلخ ساخته بقیه فقط متوجه نشدن

    پاسخ
  3. فرنوش فراهانی می‌گوید:
    قبل 8 ماه

    فیلم ضعیف و بدون داستان واقعا چرا باید چنین کاری رو بسازه، مدیری آخه!

    پاسخ
  4. پوریا بهرامی می‌گوید:
    قبل 7 ماه

    یعنی من جای یک نقد خوب نخوندم از این فیلم ، بعضی که رسما توهین کردن

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Categories

  • تئاتر
  • رنگارنگ
  • سینما
  • عکس
  • فرهنگ و ادبیات
  • موسیقی
  • میراث فرهنگی
  • هنرهای تجسمی

Topics

«سینماحقیقت» اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اردبیل اداره کل هنرهای نمایشی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس انجمن سینمای جوانان ایران بنیاد رودکی بنیاد فرهنگی روایت فتح بیستمین جشنواره بین‌المللی نمایش عروسکی تهران-مبارک تالار رودکی تالار وحدت تماشاخانه سنگلج تماشاخانه صحنه آبی تماشاخانه‌ ایران‌شهر حوزه هنری انقلاب اسلامی خانه اندیشمندان علوم انسانی خانه تئاتر خانه موسیقی ایران خانه هنرمندان ایران دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمان سینمایی فراخوان فراخوان تئاتر فراخوان سینمایی فراخوان موسیقی فرهنگسرای نیاوران مجله بخارا مجموعه تئاتر شهر مرکز تئاتر مولوی موزه سینما موزه هنرهای معاصر نوزدهمین جشنواره بین المللی تئاتر مقاومت هجدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران هجدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پردیس تئاتر شهرزاد پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری چهل و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر چهل‌وسومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گالری آرتیبیشن
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

خبرگزاری هنرنشان -نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است

پست الکترونیک :  info@honarneshan.ir

خبرگزاری هنرنشان - هنر نشان رسانه خبری هنر و فرهنگ ایران

طراحی و اجرا توسط: آریان وب

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم

افزودن لیست‌پخش جدید

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه نخست
  • سینما
  • تئاتر
  • فرهنگ و ادبیات
  • هنرهای تجسمی
  • موسیقی
  • میراث فرهنگی

طراحی و اجرا توسط: آریان وب

آیا مطمئنید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
آنلاک مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید این اشتراک را لغو کنید؟