نشست علمی سهروردی و گفتمانهای هویت ملی ۲۳ مهرماه با حضور پژوهشگران فلسفه، معماری و تاریخ فرهنگ ایرانی در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد، در این نشست حکمت اشراقی و نقش سهروردی در فرهنگ و هنر ایرانی مورد بررسی و گفتوگو قرار گرفت.
به گزارش هنرنشان، این نشست با بررسی زندگی فیلسوف و عارف ایرانی، شهابالدین یحیی سهروردی به عنوان یکی از شخصیتهای برجسته فلسفه و عرفان ایرانی آغاز شد، زهرا زارع عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان دبیر این نشست، به بیان برخی از این مسائل پرداخت.
نجفقلی حبیبی پژوهشگر عرفان اسلامی و از چهرههای برجسته و شناخته شده در این عرصه، با اشاره به این که سهروردی آرامگاه مشخصی ندارد، تصریح کرد: برخی قبور با پارچه سبز و زیارتگاه معرفی شدهاند و از آنها به عنوان آرامگاه سهروردی یاد میشود که این مقوله صحت ندارد.
او با بیان این که سهروردی جزو چهرههای جوان فرهیخته و بسیار بزرگ بود که به علت مخالفت با حکومت و همراهی نکردن با دستگاه حاکمیتی به شهادت رسید و در جوانی جان خود را از دست داد، گفت: او معتقد بود که من یک روزی جهان را خواهم گرفت و امروز من معتقدم که این اتفاق افتاده است.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: برخلاف برخی فیلسوفان همعصر او مانند فخر رازی که همراه حکومت بودند و آرامگاه مجلل دارند، سهروردی بدون همراهی حکومت به شهادت رسید اما اعتبار جهانی و جایگاه فلسفی او بسیار بالاتر و اعتبار جهانی او نیز بسیار رفیعتر است.
او با بیان این که آثار و حکمت سهروردی در اروپا و آمریکا شناخته شده و در شرق آسیا، به ویژه چین نیز مورد توجه و مطالعه قرار دارد، تصریح کرد: پس از شهادت او روایت شده که دختر و پسری که با او در ارتباط بودند تلاش کردند کتابهای او را نجات دهند و سپس برخی آثار او در ترکیه منتشر شده و نسخههای متعددی از آنها موجود است که به علت استقبال زیاد منتشر شد.
حکمت اشراقی به عنوان پایهای از فلسفه و عرفان ایرانی
عارف امامیمهر پژوهشگر فلسفه معماری و مطالعات ایرانی بر اهمیت حکمت اشراقی در شناخت فرهنگ و معماری ایرانی تأکید کرد و گفت: برای فهم فرهنگ ایرانی باید عناصر مختلف فرهنگی در ایران را به صورت یکپارچه و پویا بررسی کرد، نه به شکل تکهتکه، لذا باید بدانیم که فرهنگ ایرانی یک فرهنگ پویا و دارای اجزای متنوع است که در طول تاریخ مقاومت و استمرار یافته است.
به گفته او، حکمت اشراقی به عنوان پایهای از فلسفه و عرفان ایرانی، تلفیقی از حکمت ملی، حکمت زرتشتی و میترایی است و بر هنر و معماری تأثیر گذاشته است.
امامی مهر در بخش دیگری با اشاره به حکمت سهروردی و مقایسه با دیگر فلسفهها و حکمتها تصریح کرد: حکمت اشراقی پایههای ایرانی دارد و با خرد و حکمت ملی ایرانی پیوند خورده است.
قالی، نمادها و سمبولیسم
مریم اسدیان پژوهشگر سهروردیشناسی با بیان این که حکمت اشراقی بر نور و رمز و نمادهای الهی مبتنی است و آثار آن در قالیبافی و نگارگری ایران مشاهده میشود، اظهار کرد: قالیهای ایرانی، از جمله قالی پازیریک به عنوان قدیمی ترین قالی جهان، نمونههایی از سمبولیسم ایرانی است که مفاهیم آسمانی و شهر آرمانی که آن را به عنوان مدینه فاضله مطرح میکنند را در بردارد.
او با بیان این که طراحیهای هندسی و عدد هشت نماد عالم میانه است، گفت: بعضا تصور بر این بود که قالی، بهشت ازل و این مفهوم را در بردارد و بعدا نظرات تغییر کرد و بهشت اعمال نیز به عنوان مفهومی دیگر در این حوزه مطرح شد اما براساس بررسیهای متعدد میتوان اینگونه استنباط کرد که رنگ غالب در قالیها سرخ است در حالی که مفهوم بهشت باید رنگ قالی را به رنگ سبز بدل میکرد و این مفهوم را در برداشته که با اسطورههایی مانند داستان سیاوش مرتبط است.
اسدیان با اشاره به این که حکمت سهروردی کلید فهم فرهنگ، هنر و معماری ایرانی است و نقش او در شکلگیری نمادها، صنایع دستی و تفکر ایرانی بیبدیل است، خاطرنشان کرد: بررسی آثار و آموزههای سهروردی، از جمله سمبولیسم، نور و رمز در هنر ایرانی، میتواند به درک بهتر تاریخ فرهنگی و فلسفی ایران کمک کند.
گفتنی است؛ شهابالدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی مشهور به شیخ اشراق و در منابع کلاسیک با لقب شیخ مقتول یا شیخ شهید، فیلسوف، متکلم و عارف ایرانی سده ششم هجری بود.
او بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت اشراق بهشمار میرود؛ جریانی که با نقد و تکمیل سنت مشائی (ارسطویی) و بهرهگیری از میراث افلاطونی و نوافلاطونی، عناصر عرفان اسلامی و حکمت خسروانی ایران باستان، دستگاهی تازه در فلسفه اسلامی ایجاد کرد.